اشک مداح



متر کشوری به اندازه سرزمین حجاز، آثار مربوط به قرون نخستین اسلام وجود داشته است؛ چرا که زادگاه اصلی اسلام آنجاست و آثار گرانبهایی از پیشوایان اسلام در جای جای این سرزمین دیده می‌شود. ولی متأسفانه، متعصّبان خشک مغز وهّابی، بیشتر این آثار ارزشمند را به بهانه واهی آثار شرک، از میان برده‌اند و کمتر چیزی از این آثار پرارزش باقی مانده است. نمونه بارز آن، قبرستان بقیع است. این قبرستان، مهم‌ترین قبرستان در اسلام است که بخش مهمی از تاریخ اسلام را در خود جای داده و کتاب بزرگ و گویایی از تاریخ مسلمانان به شمار می‌آید.

وضعیت بقیع قبل از تخریب

تا پیش از تخریب و ویرانی قبور مطهر بقیع توسط وهابیت متعصب که بر اساس معتقدات خود، به تخریب بسیاری از آثار تاریخی پرداختند، بر روی قبور پیشوایان و سایر بزرگان اسلام که در مدینه مدفون بودند گنبدها و بناهایی قرار داشت. ائمه بقیع در بقعه بزرگی که به‏ طور هشت ضلعی ساخته شده بود و اندرون و گنبد آن سفیدکاری شده بود مدفون بودند. پس از تسلط وهابیون بر مدینه آن‌ها ضمن تخریب قبور، آثاری که بر روی قبور قرار داشت را نیز از بین بردند. در جریان این واقعه بارگاه امام حسن مجتبی(ع)، امام سجاد(ع)، امام محمدباقر(ع) و امام جعفر صادق(ع) ویران شد. آنان اضافه بر قبور مطهر ائمه معصومین(ع)، دیگر قبور را هم تخریب کردند که عبارتند از: قبر منسوب به فاطمه زهرا(س)، عبدالله بن عبدالمطلب و آمنه پدر و مادر پیامبر اسلام، قبر مطهر فاطمه بنت‌اسد(س) مادر امیرالمومنین(ع)، قبر مطهر حضرت ام‌البنین(س)، قبر عباس عموی پیامبر(ص)، ابراهیم پسر پیامبر(ص)، قبر اسماعیل فرزند حضرت صادق(ع)، قبر دختر خواندگان پیامبر (ص)، قبر حلیمه سعدیه مرضعه پیامبر(ص) و قبور شهدای زمان پیامبر(ص).

نخستین تخریب قبور ائمه بقیع

نخستین تخریب قبور مطهر ائمه‌ بقیع به دست وهابیون سعودی در سال 1220 هجری یعنی زمان سقوط دولت اول سعودی‌‌ها توسط حکومت عثمانی روی‌ داد، پس از این واقعه‌ تاریخی - اسلامی با سرمایه‌گذاری مسلمانان شیعه و به‌ کار بردن امکانات ویژه‌ای، مراقد تخریب‌ شده به زیباترین شکل بازسازی‌ شد و با ساخت گنبد و مسجد، بقیع به یکی از زیباترین مراقد زیارتی و در واقع مکان زیارتی - سیاحتی مسلمانان تبدیل‌ شد.

دومین تخریب بقیع

دومین و در واقع دردناک‌ترین حادثه تاریخی - اسلامی معاصر به هشتم شوال سال 1344 و پس از روی‌ کار آمدن سومین حکومت وهابی عربستان مربوط ‌می‌شود؛ سالی که وهابیون به فتوای سران خود مبنی بر اهانت و تحقیر مقدسات شیعه، مراقد مطهر ائمه و اهل‌بیت ‌پیامبر(ص) را مورد دومین هجوم وحشیانه‌ خود قراردادند و بقیع را به مقبره‌‌ای ویران‌ شده و در واقع مهجور و ناشناخته تبدیل‌ کردند.

تخریب قبور در مکه، مدینه، جده و کربلا

وهابیون در سال 1343 هجری قمری در مکه گنبدهای قبر حضرت عبدالمطلب(ع)، ابی‌طالب(ع)، خدیجه(س) و زادگاه پیامبر(ص) و حضرت فاطمه زهرا(س) و "خیزران" عبادتگاه سری پیامبر(ص) را با خاک یکسان کردند و در جده نیز قبر "حوا" و دیگر قبور را تخریب کردند. در مدینه نیز گنبد منور نبوی را به توپ بستند، ولی از ترس مسلمانان، قبر شریف نبوی را تخریب نکردند آنها همچنین در شوال 1343 با تخریب قبور مطهر ائمه بقیع(ع) اشیاء نفیس و با ارزش آن قبور مطهر را به یغما بردند و قبر حضرت حمزه(ع) و شهدای احد را با خاک یکسان و گنبد و مرقد حضرت عبدالله(ع) و آمنه پدر و مادر پیامبر(ص) و دیگر قبور را هم خراب کردند.

وهابیون متعصب در همان سال به کربلای معلی حمله کردند و ضریح مطهرحضرت امام حسین(ع) را کندند و جواهرات و اشیاء نفیس حرم مطهر را که اکثراً از هدایای سلاطین و بسیار ارزشمند و گرانبها بود، غارت کردند و قریب به 7000 نفر از علما، فضلا و سادات و مردم را کشتند. سپس به سمت نجف رفتند که موفق به غارت نشدند و شکست خورده برگشتند.

اولین کسی که در بقیع دفن شد چه کسی بود؟

بقیع تنها یک گورستان نیست، بلکه گنجینه تاریخ اسلام است. قبور چهار امام معصوم شیعیان و نیز قبور همسران، دختران، برخی فرزندان، اصحاب، تابعین و بستگان پیامبرخدا(صلی الله علیه وآله) و نزدیک به ده هزار نفر از شخصیتهای نامدار تاریخ اسلام در آنجا واقع است. پیشینه این قبرستان به دوران قبل از اسلام می‌رسد، لیکن در اسناد به روشنی مشخص نیست که قدمت آن به چه تاریخی مربوط است و از چه زمان مردمان مدینه جنازه درگذشتگان خود را در این گورستان به خاک می‌سپرده‌اند.

منابع تاریخی گواهی می‌دهد که پیش از هجرت، مردم مدینه اجساد مردگان خود را در دو گورستانِ بنی حرام» و بنی سالم» و گاهی نیز در منازل خود دفن می‌کردند.( تاریخ حرم ائمّه بقیع، 61) لیکن با هجرت مسلمانان به مدینه، بقیع تنها قبرستان مسلمانان گردید و به مرور زمان و با دفن اجساد تعدادِ زیادی از صحابه و تابعین و نیز همسران و دختران و فرزندان و اهلبیت رسول الله(صلی الله علیه وآله) از اهمیت ویژهای برخوردار شد.( مدینه شناسی، 1/321) و گورستانهای پیشین، رفته رفته به حالت متروکه در آمد و از میان رفت.

در بقیع اولین کسی که از انصار دفن شده است اسعد بن زراره» و از مهاجرین عثمان بن مظعون» بوده است. پس از فوت ابراهیم فرزند رسول خدا(صلی الله علیه و آله) آن حضرت به صحابه فرمودند ابراهیم را به سلف صالح ما عثمان لاحق کنید و در کنار او به خاک بسپارید. پس از دفن شدن ابراهیم در بقیع، مردم مدینه علاقه‌مند شدند پیکر اقوام و عشیره خود را در آنجا دفن کنند و هر یک از قبایل مدینه درختان و ریشه‌های بخشی از بقیع را قطع و زمین آن را برای همین منظور آماده نمودند. در روایت آمده است که: رسول الله(صلی الله علیه وآله) به دستور خداوند، کنار این قبرستان حضور می یافت و به مدفونین آن سلام می‌کرد و برای آنان از خداوند آمرزش می‌طلبید(اصول کافی، 4/559)

بقیع را از آن رو بقیع الغرقد» نامیده اند که نوعی درخت خاردار در آنجا می‌روییده و نامش غرقد» بوده است. سپس آن درخت از میان رفت اما نامش ماندگار شد.(لسان العرب، 1/462) بقیع تا یکصدسال پیش، دیوار و حصاری نداشت، اما اکنون با دیواری بلند محصور گشته و از گذشته تاکنون مسلمانان از هر فرقه و مذهبی، پس از زیارت پیامبرخدا(صلی الله علیه وآله) به اینجا آمده، اهل بیت پیامبر(صلی الله علیه وآله) و دیگر آرمیدگان در این گورستان را زیارت می‌کنند. قبر امامان معصوم(علیهم السلام) و تعداد دیگری از دفن شدگان در بقیع نیز دارای قبه و سایبان بوده، که در حمله وهابیان تخریب گردید و اکنون این قبرستان به صورت فضای باز و سادهای درآمده و تنها برخی از قبور از دیواره‌های کوتاهی برخوردار است.

چه کسی دستور تخریب بقیع را صادر کرد؟ 

اعتقاد وهابیان درباره عموم مسلمانان این است که مسلمین پس از ایمان به کفر برگشته‌اند و پس از توحید به شرک گراییده‌اند. زیرا آنان در دین بدعت گذاشته‌اند و به جهت زیارت و تبرک جستن به انبیاء و صالحین به کفر و شرک روی آورده‌اند، لذا جنگ با آنان واجب و ریختن خون آنان و تصرف اموالشان بر مسلمانان (وهابیان) حلال است.

پس از تسلّط سعودیان بر حجاز، با توجه به پیوند فکری و مذهبی آنان با محمدبن عبدالوهاب، در هر شهر و منطقه ای که وارد می‌شدند، آثار و ابنیه ساخته شده بر روی قبور بزرگان صدر اسلام را خراب و ویران می‌کردند.

وهابیان، بار نخست در سال 1221هـ.ق بخشی از بناهای قبرستان بقیع را ویران نموده و سپس با تکمیل سلطه خود بر حجاز در شوال سال 1344هـ.ق کلیه این بناها و گنبدها و آثار را ویران و اموال و اشیای گرانقیمت موجود در این اماکن را به تاراج بردند و نه تنها در مدینه، بلکه در هر جا گنبد و بارگاه و زیارتگاهی بود، به ویرانی آن اقدام کردند.

عشق و ارادت ایرانی های به جنت البقیع

هم‌زمان با انتشار اخبار هجوم وهابی‌ها به مدینة‌النبی و تخریب آثار تاریخی اسلامی، سید اشرف‌الدین گیلانی معروف به نسیم شمال»، محبوب‌ترین و معروف‌ترین شاعر ملی انقلاب مشروطه، شعری در رثای این واقعه سرود. بخشی از این شعر که در رومه نسیم شمال» منتشر شده به شرح زیر است:

همت کنید راجع به مدینه طیبه»

از برای رفع دشمن سر بسر همت کنید

ای مسلمانان وهابی را همه لعنت کنید

از وهابی شاخ لعنت سبز شد در کوهسار

مذهب شمر از وهابی شد دوباره آشکار

هر مسلمانی شد از ظلم وهابی بیقرار

باز داغ کربلا را تازه کرده روزگار

از جفاهای وهابی گشته دلها داغدار

ای مسلمانان برای دفع او همت کنید

این جسارت در مدینه کس ندیده تا کنون

گشت اندر مسجد و محراب جاری جوی خون

بارگاه حمزه شد از توپ ظلم سرنگون

طالع اهل مدینه سر بسر شد واژگون

زان جسارت مرد و زن هم کشته شد از حد فزون

ای مسلمانان برای دفع او همت کنید

از برای خویش دشمن از خدا پروا نه کرد

باز همچون بت پرستان یاد از بتخانه کرد

خویش را از بهر دنیا غرق در افسانه کرد

مسجد پاک رسول الله را ویرانه کرد

ای مسلمانان برای دفع او همت کنید

از وهابی در جهان منسوخ شد نام یزید

چونکه یک ملیان یزید بی حیا گشته پدید

از برای شیعه حال کربلا گشته جدید

همچو ظلمی را کسی هرگز ندید و نه شنید

متاسفانه وقوع فاجعه منا و کشته شدن هزاران حاجی ایرانی و خارجی در مراسم رمی جمره سال 94 و همچنین کارشکنی دولت عربستان سبب شد تا امسال زائران ایرانی از حضور در مراسم حج تمتع و زیارت قبور ائمه بقیع بی نصیب بمانند.



دهم ربیع الاول مصادف با سالروز ازدواج رسول خدا حضرت محمدبن عبدالله(ص) و حضرت خدیجه(س) است. درست 25 بهار از عمر گرانبها و پربرکت پیامبر می‌گذشت که با بانوی چهل ساله‌ای به نام خدیجه» که برترین بانوی روزگار خویش بود، پیمان زندگی مشترک را امضاء کرد و فصل جدیدی در زندگی‌اش آغاز شد.

در این گزارش با مروری کوتاه به جریان ازدواج آن دو بزرگوار که "پدر و مادر امت اسلامی" هستند سعی می‌کنیم بیشتر به ویژگی‌های این پیوند مقدس اشاره کنیم که می‌تواند برای جوانان جامعه امروز در انتخاب درست همسفران و همسران خود و ملاک قراردادن آنچه که زندگی را لذت بخش و سعادتمند قرار می‌دهد کمک و راهنمایی کند.

نگاهی به پیوند محمد امین و خدیجه کبری

ازدواج پیامبر با خدیجه» شباهتی به ازدواج‌های شناخته شده نداشت، بلکه در نوع خود بی نظیر و دارای ویژگی‌هایی بود، چراکه این پیوند مبارک و مقدس نه ثمره زودگذر و دوستی بی پایه و اساس بود و نه برخاسته از انگیزه‌های مادی یا دیگر امور و اغراض و اهداف رایج که در ازدواج چهره‌های مشهور و سرشناس دنیا وجود دارد. و نیز هدف‌های ی نیز در امضاء و تشکیل این زندگی مشترک و ساختار آن، نقشی نداشت.

همه چیز از آن سفر اقتصادی شروع شد که حضرت محمد(ص) همسفر کاروان تجاری خدیجه(س) شد هرچند فاصله زیادی میان سطح زندگی پیامبر و ثروتمندترین بانوی عرب بود، اما آن بانوی خردمند شنیده بود و خوب می‌دانست که آینده درخشان و بسیار امیدبخشی در انتظار پیامبر است. بر این اساس بود که بانوی پرشرافت حجاز، برنامه پیوند با پیامبر را تهیه کرد و خود با قداست و هوشمندی ویژه‌اش سخن را در مورد آن مطلب با پیامبر آغاز کرد و از آن حضرت تقاضا نمود که گام به پیش نهد و از راه پدرش خویلد» یا عمویش از او خواستگاری نماید، اما پیامبر با وجود پیشگامی بهترین و ثروتمندترین بانوی جهان عرب برای پیوند با او، بهتر می‌دید که با بانویی که از نظر اقتصادی و مادی با او هماهنگ باشد زندگی مشترک را آغاز کند و به همین دلیل هم از خدیجه» پوزش خواست و به او پاسخ مثبت نداد.

اما از آنجایی که خدیجه» بانویی خردمند، دوراندیش، آگاه و بافضیلت بود در برابر دلیل پاسخ منفی پیامبر به ازدواج با او گفت: آیا کسی که تصمیم گرفته است خویشتن را به پیامبر ببخشد و جان ناقابل را فدای او کند، برای او مشکل است که ثروت و دارایی خویش را نیز بر او ببخشد و هر آنچه دارد همه را نثار قدم دوست کند؟»

و با این دیدگاه بود که از پیامبر تقاضا نمود تا عموهای خویش را به خانه پدرش "خویلد" گسیل دارد و بطور رسمی از او خواستگاری کند.

عموهای پیامبر پس از شنیدن این خبر شادی بخش که در نوع خود بی نظیر بود، شگفت زده شدند و عمه‌های آن حضرت نیز با شنیدن خبر این پیشنهاد از سوی بانوی حجاز، در بهت و حیرت فرورفتند، چرا که براستی هم، رخداد شگرفی بود!! آنها به اقامتگاه بانوی حجاز شتافتند و او را از پدرش خویلد» یا عمویش، برای پیامبر خواستگاری کردند. وقتی موضوع مهریه پیش آمد که باید مهریه‌ای درخور مقام و موقعیت بانوی بزرگ حجاز از سوی پیامبر تقدیم گردد. در این لحظات بود که دگرباره بانوی حجاز به کار جالب و شگرفی دست زد و با هدیه نمودن چهار هزار دینار به پیامبر، از آن گرانمایه جهان هستی تقاضا کرد که آن را به عنوان مهریه به پدرش خویلد» بپردازد، گرچه در یک روایت آمده است که جناب ابوطالب» مهریه را با سرفرازی و شادمانی از اموال خویش تقدیم داشت و پیمان زندگی مشترک به امضاء رسید.

این پیوند مبارک به بهترین صورت تحقق پذیرفت و پیامبر به تقاضای خدیجه» به اقامتگاه او گام نهاد. از آن لحظات بیادماندنی بود که دیگر خدیجه» همواره احساس می‌نمود که نیکبختی در کامل‌ترین شکل ممکن به او روی آورده و خورشید خوشبختی‌اش طلوع نموده است، چرا که او به بزرگترین آرزوی خویش یعنی ازدواج با پیامبر رسیده بود.

بانوی بزرگ حجاز در این زندگی مشترک پسرانی بدنیا آورد که همگی آنان در کودکی از دنیا رفتند و دخترانی به نام‌های زینب» و ام کلثوم» و رقیه» و فاطمه» به او و پیامبر ارزانی شد که کوچکترین، اما برترین و پرشکوه‌ترین آنان فاطمه (س) بود.



خصوصیات پیامبر اکرم (ص)

جوانمرد مکّه دارای ویژگی‌های خاصّی بود که توجّه خدیجه را به خود جلب نمود، دارای تقوی، معنویت، پاکدامنی، عفت، امانت داری، حسن خلق، راستگویی و صداقت بود که باعث علاقمندی خدیجه شد. وجود این همه فضایل و مکارم اخلاقی و رفتاری در پیامبر(ص) بود که ثروتمندترین زن قریش آمادگی خود را برای ازدواج با ایشان اعلام کرد. علّت پیش قدم شدن حضرت خدیجه در ازدواج با پیامبر، وجود آن همه فضیلت اخلاقی، کرامت، شرافت، اصالت خانوادگی و در وجود مقدس پیامبر بود.

فضایل خدیجه در قرآن و روایات

ایمان و فداکاری خدیجه

خدیجه زنی با فضلیت و دارای کمالات علمی و معنوی بود و در اثر معاشرت با پسر عمویش که عالمی دانا و دانشمند بود و به رسالت پیامبر خدا در آینده ایمان داشت، می‌دانست که رسول خدا به پیامبری خواهد رسید.

خدیجه از علمای دیگر یهود و نصاری نیز سخنانی در تأیید نبوت پیامبر شنیده بود و از همه مهم‌تر در سفر بازرگانی آن حضرت به سرزمین شام از طریق غلامش میسره» که همراه کاروان بود، اطلاعات زیادی از کرامات و معجزات آن بزرگوار شنیده و بر عشق و ایمانش افزوده بود. لذا با ورقه بن نوفل راز دل گشود و خواهان وصلت با پیامبر شد.

همه این‌ها حاکی از ایمان خدیجه به رسالت پیامبر بود که سال‌ها قبل از بعثت آن حضرت اتفاق افتاده، لذا پس از مبعوث شدن به رسالت الهی نخستین شخصی که به وی ایمان آورد خدیجه بود.

خدیجه از نظر ایمان و عقیده به جایی رسیده بود که پیامبر و ملائکه او را دوست داشتند و بر ایمان او مباهات می‌کردند و او را افضل ن پیامبر و جزء برترین ن عالم و جهان معرفی می‌نمودند!

خدیجه زنی است که پیامبر خدا در حق او می‌گوید: ای خدیجه! خداوند متعال هر روز به وجود تو چندین بار به ملائکه‌اش مباهات می‌کند.

آری! خدیجه زنی بود که در اثر ایمان و فداکاری به جایی رسید که خداوند به او سلام رساند. او نه تنها این همه ناملایمات را تحمل کرد، بلکه تمام تلخی‌ های ی و اجتماعی آن روز را که قلب نازنین پیامبر خدا (ص) را مجروح می‌ساخت ترمیم نمود، و وی را در ادامه سیر الهی‌اش یاری داد، و مایه آرامش شوهر گشت!

مقام اولین بانوی مسلمان در قرآن

حضرت خدیجه نخستین ام‌المؤمنین است که در قرآن مجید مورد توجه بوده و به طور شخصی نیز در سوره ضحی» آیه هشتم به نام و اوصاف او اشاره گردیده است. حضرت خدیجه پس از ازدواج با پیامبر همه اموالش را قبل از اسلام و بعد از آن در اختیار پیامبر گذاشت تا آن حضرت هرگونه که خواست آن اموال را در راه خدا به مصرف برساند.



ویژگی‌ها و پیام‌های ازدواج پیامبر و خدیجه

1- پرهیز از نگاه مادی : اولین پیام این ازدواج این است کسانی که به خاطر ثروت و مال و منال دنیوی با فردی ازدواج می‌کنند، با معیارهای اسلامی فاصله دارند، پس در ازدواج‌ها باید هماهنگی از نظر اقتصادی رعایت شود، همچنانکه پیامبر به این مساله توجه داشتند.

2- شناخت و آگاهی: پیامبر اسلام(ص) و خدیجه (س) با آگاهی و شناخت کامل از اخلاق، رفتار و خانواده همدیگر، ازدواج کردند، آنان، رشد یافته، بزرگ منش، خردمند، بصیر و مستقل در اندیشه و عمل بودند و با متانت، وقار و درایت تصمیم سنجیده‌ای گرفتند. چیزی که امروزه کمتر در ازدواج‌ها به آن توجه می‌شود، رشد جسمانی، عقلانی و عاطفی جوانان را در نظر نمی‌گیرند و بدون داشتن این معیارها اقدام به تشکیل خانواده می‌کنند که آسیب‌های زیادی را متوجه زندگی مشترک می‌کند.

3- م: پیامبر در این باره با عموی خود، ابوطالب م کردند و او را واسطه قرار دادند، خدیجه نیز با عموی خود، ورقه بن نوفل، صحبت کردند آنان در مراسمی و با حضور بزرگان دو خانواده عقد ازدواج خود را برگزار کردند.

جوانان امروز تا چه اندازه در انتخاب و گزینش همسران، با والدین و افراد آگاه و دلسوز م می‌کنند؟ از تجارب دیگران چه میزان بهره می‌برند؟ آیا با یک نگاه و علاقه سطحی و یا داشتن شناخت چند روزه، برای انتخاب کافی است.

4- تجملات و ریخت و پاش‌های افراطی: یکی از بزرگترین موانع و مشکلات جوانان برای ازدواج،‌ تجملات و چشم و هم چشمی‌ها، توقعات و انتظارات بی حد و اندازه اطرافیان است، در حالی‌که سادگی و بی آلایشی در ازدواج اسلامی توصیه شده است.

5- مهریه‌های سنگین: حضرت خدیجه(س) مهریه ازدواجش را از مال خودش قرار داد و ضامن مهر خود شد. عدّه‌ای به این امر اعتراض کردند، ‌ابوطالب(ع) جواب داد: اگر شوهران دیگر مانند فرزند برادر من باشند، ن به گران‌ترین قیمت‌ها و بیشترین مهریه آنان را طلب خواهند کرد و اگر مانند شما باشند مهر گران از ایشان طلب خواهند نمود»

حال مقایسه کنید مهریه این ازدواج را با مهریه‌های سنگین و غیر معقول امروز که اغلب مردان توان پرداخت آن را ندارند و قرار دادن چنین مهریه‌هایی که خارج از توان اقتصادی مردان است عقد را دچار مشکل می‌کند.

6- زندگی بعد از ازدواج: بعد از ازدواج نیز، زندگی مشترک پیامبر و خدیجه (س)، الگوی کاملی از زندگی شویی برای مردان و ن مسلمان است، با یک زندگی درخشان و اخلاق و رفتار خیره کننده، همه را بهت زده کردند. خدیجه در برابر فرستاده خداوند همواره فروتن و خاضع بود خود را کنیز خدمتگزار و یا همراه و همدم پیامبر می‌دانست از هیچ کوششی در خدمت رسانی به رسول خدا دریغ نمی‌کرد. تمام اموال و دارایی خود را با افتخار، در راه گسترش ندای توحید، در اختیار همسرش قرار داد، او به حق می‌دانست که خوب شوهر داری کردن، جهاد در راه خداوند است و سراسر زندگی مشترکش را اینگونه سپری کرد.

دختران و ن و نیز مردان جامعه اسلامی باید در راه کسب نجابت، پاکی و درایت،‌ شهامت و شجاعت و وقار و متانت، خردمندی و نواندیشی، صداقت و راستگویی، سخاوت و کرامت، امانت داری و خدمتگزاری، زندگی این زوج نمونه تاریخ را الگوی عملی خود قرار دهند.

با توجه به این سخنان، می‌توان گفت: برای رسیدن به معیارهای صحیح ازدواج اسلامی باید جوانان در راه کسب تجربه و شناخت و آگاهی بیشتر، با افراد آگاه م کنند و کتب مفیدی که در این زمینه نوشته شده است را بخوانند، بین ملاک‌های واقعی و غیر واقعی تمایز قائل شوند و خود را اسیر معیارهای خیالی و خود ساخته و خرافی نکنند. تجملّات و توقعات بیش از اندازه را کنار بگذارند و واقعیات را آنگونه که هست بپذیرند. مهریه‌های سنگین را قبول نکنند. به اخلاق و رفتارهای مطلوب و ارزشی بهای بیشتری بدهند و زندگی مشترک خود را بر پایه‌های صداقت، صمیمیت، احترام و محبت بنا گذاری کنند.

آری اغلب طلاق‌ها، برخی از جرم‌ها و رواج فحشا، اسراف، تأخیر ازدواج، نابسامانی روابط همسران همه و همه ناشی از فاصله گرفتن از الگوهای دینی است.

امام رضا هنگام ولادت امام جواد چند ساله بود؟/ چرا به امام هشتم پیش از تولد فرزندش طعنه می زدند؟

به بهانه دهم رجب، سالروز میلاد یگانه فرزند امام هشتم(ع)، شرایط امام رضا(ع) پیش از تولد امام جواد(ع) و همچینن داستان ولادت ایشان را بخوانید.

عمر مبارک امام رضا (ع) به چهل و هفت سال رسیده بود و عقربه تاریخ، سال 195 هجری را نشانه می رفت ولی هنوز امام نهم متولد نشده بود .
مسئله جانشینی امام رضا (ع) اصحاب و شیعیان حضرت (ع) را متاثر کرده بود . این اندوه زمانی به فزونی رفت که فرقه واقفیه که بنا به دلائل مادی و تصرف سهم امام و عدم بازگرداندن آن به حضرت رضا (ع) ، قائل به غیبت امام کاظم (ع) شده بودند، و در تبلیغات خویش عدم داشتن فرزند پسر از سوی امام رضا (ع) را دلیل بر ادعای موهم خود می دانستند. تا جایی که یکی از همین افراد در نامه ای خطاب به حضرت نوشت :تو چگونه امام هستی در حالی که فرزندی نداری !
حضرت در پاسخ فرمودند : تو از کجا می دانی که فرزندی ندارم ، به خدا سوگند روزها و شبها سپری نمی شود مگر اینکه خداوند فرزند پسری را به من عنایت فرماید که حق و باطل را از هم جدا سازد . (اصول کافی ج 1 ص 320)
همچنین یکی از یاران به حضرت عرض می کند :
امام پس از تو کیست؟ 
آن حضرت فرمودند : فرزندم
سپس گفت:آیا کسی که فرزند ندارد چگونه جرات آن را دارد که بگوید فرزندم ؟ 
راوی همین حدیث گوید:چند روز سپری نشده بود که امام جواد (ع)بدنیا آمد.(اصول کافی ، ج 1 ص 286)
همچنین ابن قیام واسطی جزو فرقه واقفیه که امامت حضرت رضا(ع) را قبول نداشت ، نزدآن حضرت آمد و به قصد عیبجویی حضرت گفت : آیا می شود که دو امام در یک مقطع زمانی با هم باشند ؟
حضرت(ع) فرمود : نه مگر آنکه یکی از دو صامت ( خاموش ) باشد .
ابن قیام گفت :پس چطور برای تو صامت نیست ؟
امام فرمود : چرا . به خدا سوگند خداوند برای من (فرزندی) قرار می دهد که حق وحق خواهان را استواری می بخشد و باطل و باطل خواهان را نیست و نابود میکند.( اصول کافی ج 1 ، 321)
داستان تولد امام جواد(ع) 
تولد مبارک امام جواد (ع) نه تنها پایان بخش دلهره های شیعیان وافشای نیت فرصت طلبان و سود جویانی چون فرقه واقفیه بود، بلکه آغاز فصل نوینی از تاریخ ائمه اطهار است . 
علامه مجلسی (ره) در جلاءالعیون می نویسد: ابن شهر آشوب به سند معتبر از حکیمه خاتون دختر امام موسی کاظم (ع) روایت می کند که : 
روزی برادرم حضرت رضا(ع) مرا طلبید و فرمود: ای حکیمه امشب فرزند مبارک خیزران متولد می شود و باید تو در وقت تولد او حاضر باشی. 
من در خدمت آن حضرت ماندم ، چون شب فرا رسید حضرت مرا با خیزران و ن قابله به حجره آورد و چراغی نزد ما افروخت و از حجره بیرون رفت و در را بر روی ما بست . 
حکیمه خاتون می افزاید : خورشید امامت با بدنیا آمدنش حجره را نورانی کرد بر آن حضرت پرده نازکی چون جامه احاطه کرده بود و نوری از حضرت ساطع می شد 
چون نور مبین را در دامن گرفتم . آن پرده حائل را از خورشید جمالش دور کردم . حضرت امام رضا(ع) به حجره آمد . 
پس از آنکه حضرت جواد (ع) را در جامه ها مطهر پیچیده بودیم و حضرت رضا(ع) آن گوشواره امامت را از ما گرفت و در گهواره عزت و کرامت گذاشت و آن مهد شرف و عزت را به من سپرد و فرمود : از این گهواره جدا مشو . 
چون روز سوم ولادت فرا رسید، امام جواد(ع) دیده حقیقت بین خویش را به آسمان گشود وبه سوی راست و چپ نظر کرد و به زبان فصیح ندا داد : 
"اشهد ان لا اله الا الله و اشهد ان محمد رسول الله ." 
چون این حالت غریب را از آن نور دیده مشاهده کردم، به خدمت حضرت رضا(ع) شرفیاب شدم و آنچه دیده و شنیده بودم را به خدمت حضرت عرض کردم . 
حضرت فرمود :پس از این عجایب بسیار را بیش از آنچه مشاهده کردی، مشاهده خواهی کرد. 


 گزارش خبرنگار گروه فضای مجازی خبرگزاری میزان، در کمتر کشوری به اندازه سرزمین حجاز، آثار مربوط به قرون نخستین اسلام وجود داشته است؛ چرا که زادگاه اصلی اسلام آنجاست و آثار گرانبهایی از پیشوایان اسلام در جای جای این سرزمین دیده می‌شود. ولی متأسفانه، متعصّبان خشک مغز وهّابی، بیشتر این آثار ارزشمند را به بهانه واهی آثار شرک، از میان برده‌اند و کمتر چیزی از این آثار پرارزش باقی مانده است. نمونه بارز آن، قبرستان بقیع است. این قبرستان، مهم‌ترین قبرستان در اسلام است که بخش مهمی از تاریخ اسلام را در خود جای داده و کتاب بزرگ و گویایی از تاریخ مسلمانان به شمار می‌آید.

وضعیت بقیع قبل از تخریب

تا پیش از تخریب و ویرانی قبور مطهر بقیع توسط وهابیت متعصب که بر اساس معتقدات خود، به تخریب بسیاری از آثار تاریخی پرداختند، بر روی قبور پیشوایان و سایر بزرگان اسلام که در مدینه مدفون بودند گنبدها و بناهایی قرار داشت. ائمه بقیع در بقعه بزرگی که به‏ طور هشت ضلعی ساخته شده بود و اندرون و گنبد آن سفیدکاری شده بود مدفون بودند. پس از تسلط وهابیون بر مدینه آن‌ها ضمن تخریب قبور، آثاری که بر روی قبور قرار داشت را نیز از بین بردند. در جریان این واقعه بارگاه امام حسن مجتبی(ع)، امام سجاد(ع)، امام محمدباقر(ع) و امام جعفر صادق(ع) ویران شد. آنان اضافه بر قبور مطهر ائمه معصومین(ع)، دیگر قبور را هم تخریب کردند که عبارتند از: قبر منسوب به فاطمه زهرا(س)، عبدالله بن عبدالمطلب و آمنه پدر و مادر پیامبر اسلام، قبر مطهر فاطمه بنت‌اسد(س) مادر امیرالمومنین(ع)، قبر مطهر حضرت ام‌البنین(س)، قبر عباس عموی پیامبر(ص)، ابراهیم پسر پیامبر(ص)، قبر اسماعیل فرزند حضرت صادق(ع)، قبر دختر خواندگان پیامبر (ص)، قبر حلیمه سعدیه مرضعه پیامبر(ص) و قبور شهدای زمان پیامبر(ص).

نخستین تخریب قبور ائمه بقیع

نخستین تخریب قبور مطهر ائمه‌ بقیع به دست وهابیون سعودی در سال 1220 هجری یعنی زمان سقوط دولت اول سعودی‌‌ها توسط حکومت عثمانی روی‌ داد، پس از این واقعه‌ تاریخی - اسلامی با سرمایه‌گذاری مسلمانان شیعه و به‌ کار بردن امکانات ویژه‌ای، مراقد تخریب‌ شده به زیباترین شکل بازسازی‌ شد و با ساخت گنبد و مسجد، بقیع به یکی از زیباترین مراقد زیارتی و در واقع مکان زیارتی - سیاحتی مسلمانان تبدیل‌ شد.

دومین تخریب بقیع

دومین و در واقع دردناک‌ترین حادثه تاریخی - اسلامی معاصر به هشتم شوال سال 1344 و پس از روی‌ کار آمدن سومین حکومت وهابی عربستان مربوط ‌می‌شود؛ سالی که وهابیون به فتوای سران خود مبنی بر اهانت و تحقیر مقدسات شیعه، مراقد مطهر ائمه و اهل‌بیت ‌پیامبر(ص) را مورد دومین هجوم وحشیانه‌ خود قراردادند و بقیع را به مقبره‌‌ای ویران‌ شده و در واقع مهجور و ناشناخته تبدیل‌ کردند.

تخریب قبور در مکه، مدینه، جده و کربلا

وهابیون در سال 1343 هجری قمری در مکه گنبدهای قبر حضرت عبدالمطلب(ع)، ابی‌طالب(ع)، خدیجه(س) و زادگاه پیامبر(ص) و حضرت فاطمه زهرا(س) و "خیزران" عبادتگاه سری پیامبر(ص) را با خاک یکسان کردند و در جده نیز قبر "حوا" و دیگر قبور را تخریب کردند. در مدینه نیز گنبد منور نبوی را به توپ بستند، ولی از ترس مسلمانان، قبر شریف نبوی را تخریب نکردند آنها همچنین در شوال 1343 با تخریب قبور مطهر ائمه بقیع(ع) اشیاء نفیس و با ارزش آن قبور مطهر را به یغما بردند و قبر حضرت حمزه(ع) و شهدای احد را با خاک یکسان و گنبد و مرقد حضرت عبدالله(ع) و آمنه پدر و مادر پیامبر(ص) و دیگر قبور را هم خراب کردند.

وهابیون متعصب در همان سال به کربلای معلی حمله کردند و ضریح مطهرحضرت امام حسین(ع) را کندند و جواهرات و اشیاء نفیس حرم مطهر را که اکثراً از هدایای سلاطین و بسیار ارزشمند و گرانبها بود، غارت کردند و قریب به 7000 نفر از علما، فضلا و سادات و مردم را کشتند. سپس به سمت نجف رفتند که موفق به غارت نشدند و شکست خورده برگشتند.

اولین کسی که در بقیع دفن شد چه کسی بود؟

بقیع تنها یک گورستان نیست، بلکه گنجینه تاریخ اسلام است. قبور چهار امام معصوم شیعیان و نیز قبور همسران، دختران، برخی فرزندان، اصحاب، تابعین و بستگان پیامبرخدا(صلی الله علیه وآله) و نزدیک به ده هزار نفر از شخصیتهای نامدار تاریخ اسلام در آنجا واقع است. پیشینه این قبرستان به دوران قبل از اسلام می‌رسد، لیکن در اسناد به روشنی مشخص نیست که قدمت آن به چه تاریخی مربوط است و از چه زمان مردمان مدینه جنازه درگذشتگان خود را در این گورستان به خاک می‌سپرده‌اند.

منابع تاریخی گواهی می‌دهد که پیش از هجرت، مردم مدینه اجساد مردگان خود را در دو گورستانِ بنی حرام» و بنی سالم» و گاهی نیز در منازل خود دفن می‌کردند.( تاریخ حرم ائمّه بقیع، 61) لیکن با هجرت مسلمانان به مدینه، بقیع تنها قبرستان مسلمانان گردید و به مرور زمان و با دفن اجساد تعدادِ زیادی از صحابه و تابعین و نیز همسران و دختران و فرزندان و اهلبیت رسول الله(صلی الله علیه وآله) از اهمیت ویژهای برخوردار شد.( مدینه شناسی، 1/321) و گورستانهای پیشین، رفته رفته به حالت متروکه در آمد و از میان رفت.

در بقیع اولین کسی که از انصار دفن شده است اسعد بن زراره» و از مهاجرین عثمان بن مظعون» بوده است. پس از فوت ابراهیم فرزند رسول خدا(صلی الله علیه و آله) آن حضرت به صحابه فرمودند ابراهیم را به سلف صالح ما عثمان لاحق کنید و در کنار او به خاک بسپارید. پس از دفن شدن ابراهیم در بقیع، مردم مدینه علاقه‌مند شدند پیکر اقوام و عشیره خود را در آنجا دفن کنند و هر یک از قبایل مدینه درختان و ریشه‌های بخشی از بقیع را قطع و زمین آن را برای همین منظور آماده نمودند. در روایت آمده است که: رسول الله(صلی الله علیه وآله) به دستور خداوند، کنار این قبرستان حضور می یافت و به مدفونین آن سلام می‌کرد و برای آنان از خداوند آمرزش می‌طلبید(اصول کافی، 4/559)

بقیع را از آن رو بقیع الغرقد» نامیده اند که نوعی درخت خاردار در آنجا می‌روییده و نامش غرقد» بوده است. سپس آن درخت از میان رفت اما نامش ماندگار شد.(لسان العرب، 1/462) بقیع تا یکصدسال پیش، دیوار و حصاری نداشت، اما اکنون با دیواری بلند محصور گشته و از گذشته تاکنون مسلمانان از هر فرقه و مذهبی، پس از زیارت پیامبرخدا(صلی الله علیه وآله) به اینجا آمده، اهل بیت پیامبر(صلی الله علیه وآله) و دیگر آرمیدگان در این گورستان را زیارت می‌کنند. قبر امامان معصوم(علیهم السلام) و تعداد دیگری از دفن شدگان در بقیع نیز دارای قبه و سایبان بوده، که در حمله وهابیان تخریب گردید و اکنون این قبرستان به صورت فضای باز و سادهای درآمده و تنها برخی از قبور از دیواره‌های کوتاهی برخوردار است.

چه کسی دستور تخریب بقیع را صادر کرد؟

اعتقاد وهابیان درباره عموم مسلمانان این است که مسلمین پس از ایمان به کفر برگشته‌اند و پس از توحید به شرک گراییده‌اند. زیرا آنان در دین بدعت گذاشته‌اند و به جهت زیارت و تبرک جستن به انبیاء و صالحین به کفر و شرک روی آورده‌اند، لذا جنگ با آنان واجب و ریختن خون آنان و تصرف اموالشان بر مسلمانان (وهابیان) حلال است.

پس از تسلّط سعودیان بر حجاز، با توجه به پیوند فکری و مذهبی آنان با محمدبن عبدالوهاب، در هر شهر و منطقه ای که وارد می‌شدند، آثار و ابنیه ساخته شده بر روی قبور بزرگان صدر اسلام را خراب و ویران می‌کردند.

وهابیان، بار نخست در سال 1221هـ.ق بخشی از بناهای قبرستان بقیع را ویران نموده و سپس با تکمیل سلطه خود بر حجاز در شوال سال 1344هـ.ق کلیه این بناها و گنبدها و آثار را ویران و اموال و اشیای گرانقیمت موجود در این اماکن را به تاراج بردند و نه تنها در مدینه، بلکه در هر جا گنبد و بارگاه و زیارتگاهی بود، به ویرانی آن اقدام کردند.

عشق و ارادت ایرانی های به جنت البقیع

هم‌زمان با انتشار اخبار هجوم وهابی‌ها به مدینة‌النبی و تخریب آثار تاریخی اسلامی، سید اشرف‌الدین گیلانی معروف به نسیم شمال»، محبوب‌ترین و معروف‌ترین شاعر ملی انقلاب مشروطه، شعری در رثای این واقعه سرود. بخشی از این شعر که در رومه نسیم شمال» منتشر شده به شرح زیر است:

همت کنید راجع به مدینه طیبه»

از برای رفع دشمن سر بسر همت کنید

ای مسلمانان وهابی را همه لعنت کنید

از وهابی شاخ لعنت سبز شد در کوهسار

مذهب شمر از وهابی شد دوباره آشکار

هر مسلمانی شد از ظلم وهابی بیقرار

باز داغ کربلا را تازه کرده روزگار

از جفاهای وهابی گشته دلها داغدار

ای مسلمانان برای دفع او همت کنید

این جسارت در مدینه کس ندیده تا کنون

گشت اندر مسجد و محراب جاری جوی خون

بارگاه حمزه شد از توپ ظلم سرنگون

طالع اهل مدینه سر بسر شد واژگون

زان جسارت مرد و زن هم کشته شد از حد فزون

ای مسلمانان برای دفع او همت کنید

از برای خویش دشمن از خدا پروا نه کرد

باز همچون بت پرستان یاد از بتخانه کرد

خویش را از بهر دنیا غرق در افسانه کرد

مسجد پاک رسول الله را ویرانه کرد

ای مسلمانان برای دفع او همت کنید

از وهابی در جهان منسوخ شد نام یزید

چونکه یک ملیان یزید بی حیا گشته پدید

از برای شیعه حال کربلا گشته جدید

همچو ظلمی را کسی هرگز ندید و نه شنید

متاسفانه وقوع فاجعه منا و کشته شدن هزاران حاجی ایرانی و خارجی در مراسم رمی جمره سال 94 و همچنین کارشکنی دولت عربستان سبب شد تا امسال زائران ایرانی از حضور در مراسم حج تمتع و زیارت قبور ائمه بقیع بی نصیب بمانند.



به حضرت نرجس خاتون مادر امام زمان متوسل شوید، ایشان چون مادر ولی وقت ما هستند به فرزندشان می‌فرمایند که پسرم، این شخص به من متوسل شده خواسته‌اش را بده هزار صلوات یا یک ختم قرآن نذر ایشان کن تا گرفتاریت برطرف شود

 آیت‌الله مجتهدی در درس اخلاقشان  به جهت توسل به حضرت زهرا فرمودند:

بهترین وسیله رسیدن به خدا اهل بیت هستند. یکی از راههای رسیدن به خدا توسل به حضرت زهرا می باشد. چهل سال پیش من گرفتاری داشتم، یکی از اولیا خدا در کربلا به من فرمودند: به حضرت نرجس خاتون مادر امام زمان متوسل شوید، ایشان چون مادر ولی وقت ما هستند به فرزندشان می‌فرمایند که پسرم، این شخص به من متوسل شده خواسته‌اش را بده هزار صلوات یا یک ختم قرآن نذر ایشان کن تا گرفتاریت برطرف شود.»

آقای الهی واعظ از قول بنده این مطلب را بر روی منبر نقل کرده بودند، شخصی پیش من آمد و گفت: آقا من این کار را کردم و فورا حاجتم را گرفتم.»

یا مَن لا یَشغَلُهُ الحاجُ المُلِحینَ»: ای خدایی که الحاح ملحین تو را مشغول نمی‌سازد.» یعنی ای خدایی که اگر همه عالم تو را صدا بزنند و همه بگویند یا الله، تو پاسخ همگی‌شان را می‌دهی و به سخنانشان گوش می‌دهی، ای خدا، این چند دعا را درباره ما مستجاب کن.

یک: مرا موفق به انجام نوافل گردان.

دو: مرا موفق به دانستن مسائل شرعی‌ام برگردان.

سه: نزدیک‌ترین وسیله رسیدن به خودت را به من نزدیک کن.


توسل به حضرت زهرا سلام الله علیها

انس بن مالک روایت مى کند: روزى پیامبر اکرم صلى الله علیه و آله با ما نماز صبح به جاى آورد، پس از فراغت از نماز روى مبارکش را به سوى ما گرداند و فرمود: اى جماعت مسلمانان! هر کس که آفتاب را از دست بدهد، پس باید به ماه تمسک جوید، و در فقدان ماه دست به دامان زهره شود، و اگر زهره را نیابد به دو ستاره فرقدان پناه آورد.

از پیامبر اکرم سوال شد که: یا رسول الله! مقصود از آفتاب و ماه و زهره و فرقدان (دو ستاره نورافشان ) چیست؟

فرمود: من آفتابم، على ماه، و فاطمه زهره است و دو ستاره حسنین علیهماالسلام هستند، آنان با کتاب خدا دو دستاویز بشرند و همواره به هم پیوسته اند و هرگز از یکدیگر جدا نمى شوند تا در کنار حوض کوثر به من ملحق شوند.(احقاق الحق، ج ۲۴، ص ۲۵۰)

به حضرت نرجس خاتون مادر امام زمان متوسل شوید، ایشان چون مادر ولی وقت ما هستند به فرزندشان می‌فرمایند که پسرم، این شخص به من متوسل شده خواسته‌اش را بده هزار صلوات یا یک ختم قرآن نذر ایشان کن تا گرفتاریت برطرف شود.»

 دستورالعملی از آیت الله شیخ محمد شجاعی جهت توسل به حضرت زهرا

برای نجاتتان توسل به حضرت زهرا (سلام الله علیها) را فراموش نکنید، هر وقت مشکلی برایتان پیش آمد توسل ساده ای به حضرت زهرا(سلام الله علیها) هست،آسان است و بسیار مجرب،

مشکلی برایتان پیش آمد از این طریق توسل به حضرت زهرا استفاده کنید:

دو رکعت نماز میخوانید، سه تکبیر بعد از سلام نماز ، بعد تسبیح حضرت زهرا (سلام الله علیها) را می گویید بعد برای هر حاجت ، دنیوی و اّخروی (هر مشکلی که برایتان پیش آمد) سجده می کنید و ذکر یا مولاتی یا فاطمه اغیثینی» را صد مرتبه می گویید؛ یعنی به فریادم برس، بعد صورت راست را به سجده می گذارید و همین ذکر را صد مرتبه می گویید و بعد پیشانی را می گذارید و باز صد مرتبه همین ذکر رامی گویید و بعد از صورت چپ را می گذارید و صد مرتبه همین ذکر را می گویید و بعد از صورت چپ دوباره پیشانی را(که سومین بار است) می گذارید و همین ذکر را صد و ده مرتبه می خوانید.

دستور العمل آیت الله همدانی جهت توسل به حضرت زهرا

عالِم ربّانى و عارف صمدانى، مرحوم آیت اللّه‏ ملاعلى معصومى همدانى،

فرموده بودند که براى برآورده شدن حاجات و توسل به حضرت فاطمه زهرا(سلام الله علیها)، ۵۳۰ بار بگویید: اَللّهُمَّ صَلِّ عَلى فاطِمَهَ و أَبیها و بَعلِها و بَنیها بِعَدَدِ ما أَحاطَ بِهِ عِلمُکَ؛ خدایا! به تعداد آنچه دانش تو بر آن احاطه دارد، بر فاطمه و پدر و همسر و فرزندانش درود فرست.» یا ۵۳۰ بار بگویید: إِلهى بِحَقِّ فاطِمَهَ و أَبیها و بَعلِها و بَنیها والسِّرِّ الْمُسْتَودَعِ فیها؛ خداى من! به حق فاطمه و پدر و همسر و فرزندانش و آن راز به ودیعه نهاده شده در وجود او، [حاجاتم را برآورده کن].» شایان توجه است نام مبارک فاطمه که حرف پایانى آن تاء گِرد عربى است، طبق حساب حروف اَبجَد با عدد ۵۳۰ برابر است. همچنین طبق همین حساب، نام زهراء» با عدد ۲۱۴ و یا زهراء» با عدد ۲۲۵ برابر است.

همچنین بخوانید :  برآورده شدن حاجت با یک صلوات

 

 

همچنین در ادامه ، برای توسل به حضرت فاطمه(علیهاالسلام) نماز و زیاراتی ذکر شده است که با انجام آنها می توان گام هایی را در جهت نزدیک شدن به حضرت برداشت.

نماز حضرت زهرا(علیهاالسلام)

نماز حضرت زهرا(علیهاالسلام) دو رکعت است؛ بدین صورت که در رکعت اول بعد از حمد ۱۰۰ مرتبه سوره قدر و در رکعت دوم بعد از حمد ۱۰۰ مرتبه سوره توحید خوانده مى‏شود. (۱)

نماز استغاثه به حضرت زهرا (علیهاالسلام)

در مفاتیح الجنان روایت ‏شده است که: هر گاه حاجتى دارى دو رکعت نماز به جاى آور و پس از سلام سه مرتبه تکبیر بگو و پس از آن تسبیحات حضرت فاطمه(علیهاالسلام) را بگو، آنگاه به سجده برو و صد مرتبه بگو: یا مولاتى یا فاطمهُ اغیثینى‏» ، سپس جانب راست صورت را بر زمین(مُهر) بگذار و همان ذکر را صد مرتبه بگو، سپس جانب چپ صورت را بر زمین(مُهر) بگذار و صد مرتبه همان ذکر را بگو و حاجت ‏خود را بخواه، به خواست ‏خداوند حاجتت ‏برآورده مى‏شود. (۲)

زیارت حضرت فاطمه(علیهاالسلام)

قال رسول الله صلى الله علیه و آله: من زار فاطمه فکانما زارنى و من زار على بن ابیطالب فکانما زار فاطمه؛ هر کس فاطمه را زیارت کند مثل این است که مرا زیارت کرده و هر کس على بن ابیطالب را زیارت کند مانند آن است که فاطمه را زیارت کرده است.»(۳)

همچنین راوایت شده است: قالت فاطمه: قال ابى و هو ذا حى: من سلم على و علیک ثلاثه ایام فله الجنه . قلت لها: ذا فى حیاته و حیاتک او بعد موته و موتک؟ قالت: فى حیاتنا و بعد موتنا؛

فاطمه(علیهاالسلام) فرمودند: پدرم آن زمان که در قید حیات بود [به من] فرمود: هر کس سه روز بر من و تو سلام کند، بهشت ‏براى اوست. به حضرت [زهرا علیهاالسلام] گفتم: این مسئله در زمان حیات پیامبر و شما یا بعد از مرگتان است؟ حضرت زهرا (علیهاالسلام) فرمودند: در حیات و ممات ما.» (۴) امام جواد( علیه السلام) هر روز هنگام ظهر به مسجد رسول الله (صلى الله علیه و آله) رفته و پس از سلام و صلوات بر رسول خدا (صلى الله علیه و آله)، به سراغ خانه مادرش حضرت زهرا( علیهاالسلام) که در همان نزدیکى قبر پیامبر(صلى الله علیه و آله) است مى‏رفت و کفشها را در آورده و با نهایت ادب و خضوع، داخل خانه شده و در آنجا نماز و دعا مى‏خواند و دقایقى طولانى به عبادت مشغول میشد و هرگز دیده نشد به زیارت رسول اکرم(صلى الله علیه و آله) برود و سراغ مادرش را نگیرد. (۵)

روز زیارت مخصوص حضرت زهرا(علیهاالسلام)

در روایات، هر یک از روزهاى هفته و ساعات شبانه روز به نام یکى از معصومین( علیهم السلام) نامگذارى شده و براى هر روز و هر هفته با توجه به همین نامگذاری ها، ادعیه و اعمالى بیان شده است . از بین روزهاى هفته، روز یکشنبه متعلق به امیرالمؤمنین و فاطمه زهرا (علیهماالسلام) مى‏باشد و از بین ساعات شبانه روز، ساعت آخر شب؛ نزدیک اذان صبح، متعلق به فاطمه زهرا(علیهاالسلام) مى‏باشد. زیارت مخصوص حضرت زهرا (علیهاالسلام) در روز یکشنبه چنین است: السلام علیک یا ممتحنه امتحنک الذى خلقک قبل ان یخلقک لما امتحنک به صابره و نحن لک اولیاء مصدقون و لکل ما اتى به ابوک صلى الله علیه و آله و اتى به وصیه علیه السلام مسلمون و نحن نسئلک اللهم اذ کنا مصدقین لهم ان تلحقنا بتصدیقنا بالدرجه العالیه لنبشر انفسنا بانا قد طهرنا بولایتهم علیهم السلام.» (۶)


آخرین ارسال ها

آخرین جستجو ها

سواد آموزی وپرسش مهر در سال رونق تولید sabadgrafik کودک درون من، اکتیو تشریف داره گلچین جذابترین و بهترین ها در اینترنت شهدای گرمسار |ایران فیلم مووی|دانلود روزانه| دیپلم آسان بگیرید سالم زیبا 79010559 سراج